صنعت | ||
|
صنعت چيست؟ در زندگي روزمره، برخي واژهها هميشه مورد استفادهاند، در حاليكه شايد با حدود و كاربرد دقيق آن آشنا نيستيم. «صنعت» واژهي گستردهاي است كه امروزه بسياري از مشاغل را دربرميگيرد. در اين پست شركت «پايا هيدروليك جم» را به عنوان نمونهي يك شركت صنعتي بررسي ميكنيم. معناي صنعت صنعت در زبان عربي برگرفته از «صنع» به معناي ساختن يا آفريدن است. در زبان انگليسي معادل آن واژهي Industry به معناي ساختن، بازرگاني يا تركيب مواد است. پس در هر دو زبان صنعت همراستاي «توليد» معنا ميگيرد. اما اين واژه امروزه كاربرد ديگري هم دارد. زماني كه ميگوييم «صنعت ماشينسازي» به شركت/برند خاصي اشاره نكردهايم. پس كليهي شركتها/برندهايي را كه در كار توليد خودرو يا ابزار هستند، با هم جمع بستهايم. از اين منظر، مايكل پورتر- محقق حوزهي صنعت- واژهي «رقبا» را جايگزين «شركتها» كرده است. با اين وجود ميتوان گفت، مجموع رقبايي كه در توليد يك محصول مشترك هستند، تشكيل دهندهي يك صنعت به خصوص هستند. انواع دستهبندي صنعت دسته بندي صنعتي: صنعت شاخههاي گوناگوني دارد، اما به آن فعاليتهايي كه به طور كلاسيك «صنعتي» ناميده ميشوند، در چهار دسته قرار ميگيرند. صنعت استخراجي: عناصر و مواد از منابع استخراج ميشوند، مانند استخراج سنگآهن. صنعت شكلدهي: تغيير شكل دادن خاصيت فيزيكي مواد، مانند شكلدهي فلزات. صنعت تحليلي: تجزيه كردن عناصر مواد، مانند استخراج و پالايش نفت. صنعت تركيبي: تركيب كردن عناصر و مواد، مانند ساخت ماشينآلات. براي مثال: شركت «پايا هيدروليك جم» به عنوان يك شركت هيدروليكي در «صنعت تركيبي» فعاليت ميكند. قرار دادن سازههايي در كنار يكديگر براي ساخت شيرآلات، پمپ و… يك عمليات تركيبي است. دسته بندي اقتصادي: مدل سه بخشي تقسيمبندي ديگري نيز در توليد وجود دارد كه بيش از آن كه صنعتي باشد، اقتصادي است. يعني مشخص ميكند توليدات در كدام دستهي اقتصادي ميگنجند. به اين دستهبنديها سكتور اقتصادي ميگويند. اين تقسيم «مدل سهبخشي» نام دارد. بر اساس اين تقسيمبندي فعاليتهاي اقتصادي به سه دسته تقسيم ميشوند: دسته/ سكتور اول- مواد خام: مرتبط با تامين مواد اوليه از منابع طبيعي است. دسته/ سكتور دوم- ساخت: مرتبط با ساخت محصولات است. دسته/ سكتور سوم- خدمات: مرتبط با كارهاي خدماتي نظير آموزش است. براي مثال توليد ابزارآلات هيدروليكي و كليهي توليداتي كه مرتبط با ساخت ابزارآلات و ماشينها هستند، در سكتور دوم جاي ميگيرند. چه رابطهاي بين صنعت و بازار وجود دارد؟ بايد بين اين دو واژه تمايز قائل شد، در حاليكه بسياري اين دو را به جاي هم استفاده ميكنند. «بازار محصول» با «صنعت محصول» متفاوت است. وقتي ما ميگوييم «صنعت ماشين» منظور توليد ماشينآلات و ساخت آن است. خط توليد و تعمير شيرآلات، «صنعت» محصول را شكل ميدهند و خريداران شيرآلات و متقاضيان تعمير، «بازار» محصول را. در صنعت توجه بر صنعتگر و سازنده است. در حالي كه بازار به مصرفكننده و مشتري اشاره دارد. اين رابطهاي است كه بر اساس عرضه و تقاضا مشخص ميشود. سخن پاياني پس از انقلاب صنعتي و صنعتي شدن جوامع، ساز و كار زندگي بشر تغيير كرد. اما اين تغييرات متوقف نشده است، انقلاب بعدي نيز رخ داده و همچنان ادامه دارد: انقلاب الكترونيك. با اين وجود ممكن است تعريف ما از صنعت هنوز گنگ باشد. مثلا ممكن است يك معلم نداند كه او هم در چرخهي صنعت نقش دارد يا كجاي نظام اقتصادي قرار ميگيرد و… اما همانقدر كه يك شركت توليد و تعمير شيرآلات در صنعت نقش دارد، يك معلم هم واجد نقش است.
امتیاز:
بازدید:
[ ۲۴ شهريور ۱۴۰۰ ] [ ۰۸:۰۷:۱۶ ] [ زهرا ]
{COMMENTS}
|
|
[ ساخت وبلاگ :ratablog.com ] |